اقای مجید صالحی نیا در تاریخ 12/10/88 ازرساله دکترای خود تحت عنوان " اجتماع پذیری فضای معماری" به راهنمای آقای دکترغلامحسین معماریان دفاع نمود. |
چکیده
واژه های کلیدی این پژوهش عبارتند از:
اجتماع پذیری، فضای عمومی معماری، همنشستی، همساختی، عوامل روانی- اجتماعی، عوامل فضایی- کالبدی، بناهای انسانی .
در دوران معاصر با افزایش فردگرایی، توجه به محیط کالبدی بعنوان محمل انسانهای همجوار، در جهت نزدیکتر کردن آنان به یکدیگر و جبران بخشی از تعاملات اجتماعی از دست رفته جاری در بناها و بافتهای معماری و شهری گذشته، اهمیت بیشتری یافته است. این پژوهش قصد دارد، تا با کنکاشی در چگونگی سازگاری و ترکیب کردن زمینه های کالبدی فضای معماری و زمینه های روانی- اجتماعی استفاده کنندگان از آن، بوسیله طرح محیط کالبدی و با معیت همساختی بالای ایندو وجه، گامی هرچند کوچک در جهت نزدیکترکردن انسانهای حاضر در فضای معماری، خصوصاً فضاهای عمومی ابنیه مسکونی، فرهنگی، آموزشی و درمانی، که جزو بناهای آنتروپوفیلیک (انسانی) محسوب می شوند و روح انسانها در آنها، مخاطب فضاست، بردارد. مسئله ایجاد روابط اجتماعی مطلوب در فضاهای معماری و افزایش فرصت های تعامل اجتماعی در ساختمانهای عمومی توسط طراحان، زمینه ساز کنکاش در خصوص نوع و میزان تأثیر عاملهای انسانی- کالبدی و فرآیند آن، در این مسئله شد.
در این پژوهش موضوع اجتماع پذیری فضای معماری بررسی تجربی شده است. پس از بررسی سوابق موضوع، روش پژوهش در ابتدا با ارائه یک الگوی با موضع گیری نظری در اجتماع پذیری فضا آغاز و سپس با آزمون فرضیه با مطالعه موردی از طریق نظرسنجی و مشاهده، با حضور در محل، بدون جلب توجه، بوسیله فنون و ابزار نقشه شناختی، فهرست رفتاری، نقشه رفتاری و پرسشنامه، تکمیل شد. 7 فضای عمومی از بین 3 بنای مستقل شاخص دانشکده های دانشگاه، با فن اخذ نقشه شناختی بهره برداران از فضاها و تحلیل سازمان فضایی- کالبدی بناها توسط مؤلف، برای مطالعه موردی انتخاب شدند. در بخش نظرسنجی، دانشجویان پاسخ دهنده، بصورت تصادفی ساده، در کلیه مقاطع و رشته های تحصیلی و در هر فضا 15 نفر و جمعاً 103 نفر، انتخاب گردیدند که در محل هر فضای عمومی منتخب، به پرسشها پاسخ گفتند. داده ها در نرم افزار آماری SPSS و بوسیله ضرائب اسپیرمن و کندال، تحلیل همبستگی شدند و روابط معنادار بین متغیرهای دخیل در اجتماع پذیری، استنباط گردید.
نتایج پژوهش به شرح زیر بدست آمد:
- در بخش مشاهدات که بعنوان مکمل بخش نظرسنجی انجام شده است، با تطبیق دهی نقشه های رفتاری و فهرستهای رفتاری تهیه شده هر فضا، تأثیر برخی از عناصرکالبدی در اجتماع پذیری فضای معماری اثبات و فرآیند این تأثیر بدست آمد. با تهیه نقشه های رفتاری، هر فضا عملاً به سه ناحیه " فعال " ، " نیمه فعال " و " کم فعالیت"، از لحاظ میزان وقوع تعاملات اجتماعی بین فردی و فرافردی، تقسیم شد. ناحیه فعال یا اجتماع پذیر، دارای ویژگیهای کالبدی خاصی بوده که شناسایی گردیده است. همچنین مشاهده شد بین برخی " ویژگیهای کالبدی فضا " با بعضی " مشخصات تعاملی " مثل: جمعیت، جنسیت، نوع و طول تعاملات اجتماعی روی داده در فضا، رابطه معناداری وجود دارد که نشان می دهد طرح کالبدی، بیشتر آنها را تعریف، تسهیل و در کل، متأثر می سازد.
- نتایج تحلیلهای کالبدی انجام شده توسط مؤلف و همبستگیهای معنادار استنباط شده بین متغیرها از طریق نظرسنجی در محل و تفسیر آنها نشان می دهد که، اجتماع پذیری فضای عمومی با همنشستی مناسب عاملهای کالبدی- فضایی معماری و روانی- اجتماعی استفاده کنندگان، حاصل می آید. این اجتماع پذیری، با همساختی و سازگاری بالا بین کالبد فضا و رفتارهای بین فردی و فرافردی، افزایش می یابد. همنشستی یا ترکیب خاص برخی از عاملهای انسانی- کالبدی با یکدیگر، که منجر به شکل گیری رفتار تعاملی سازنده در فضا می شود، این همساختی را تقویت می کنند.
- عاملهای روانی- اجتماعی استفاده کنندگان در اجتماع پذیری فضای عمومی معماری تأثیر مستقیم دارند و بعنوان ایجادکننده محسوب می شوند.
- عاملهای کالبدی- فضایی در اجتماع پذیری تأثیر دارند. این تأثیر در دو حالت، یکی با "قابلیت مستقیم"که وقوع فیزیکی رفتارهای تعاملی میان فردی را در فضا مقدور می سازد و دیگری با "قابلیت غیرمستقیم"که بعنوان عاملی ادراکی و معنایی، با ایجاد تصاویر ذهنی منطبق بر ذهن بنه ها، تعلقات و تجارب قبلی باشندگان، روابط اجتماعی بین استفاده کنندگان را تعریف، تسهیل، افزایش و تغییر می دهد.